به آزاد اندیش،
بله من هم از جوکها و کنایه های قومی و پیشداوریهای قومی دل آزرده میشوم ، حتی خودم که گاهی عربها را نکوهش میکنم بعدا در دل خود پشیمان میشوم،
ما همه باید فرهنگ شخصی مان را بهبود دهیم ، بویژه نسل جدید در همه جای جهان که با وجود اینترنت و رسانه ها و ماهواره هر روز سطحی اندیشتر میگردد، درنهاد همه ما ، نیکی و بدی را یکجا گذاشته اند، انسان بخودی خود انسان زاده نمیشود و انسان شدن کار دشواری است ،
کاملا با شما موافقم اشاره ی من به حکومت مادها قبل از پارس ها برای این بود که حکومت یک قوم رو دلیل بر ملکیت نمیدیدم وگرنه در سرزمین ایران در هفت هزار سال پیش. تمدن شکوهمند ایرانبان وجود داشت و حتی میتوانیم به عقب ترهم برویم در 12 هزار سال پیش ایران دارای جامعه ای زن سالار بود ولی نمیشه اون رو به شکوهمندی تمدن های ایرانی نام ببریم ، ولی در هر صورت صحبت اصلی من بر سر کردهاست که یکی از دلایل دل سردی کردها از فارس ها رو همین نگاه طرد شده ی اقوام دیگر میبینم ، من هم در ایران هستم و با نگاه های مردم ایران آشنا هستم ، برای من پیش اومده عده ای در تهران خصوصا ، معتقد بودند کردها هیچ تفاوتی با داعشی ها ندارند ، عده ای تاکید میکردند در کردستان نباید تنها سفر کرد که کردها سرمان را از تن جدا نکنند ، عده ای دیگر هم خیلی بدتر از بیگانگان ضد ایران تاکید میکنند کردها همگی تجزیه طلب هستن و به این نوضوع دامن میزنند ، و عده ای به خاطر قتل میرزا کوچک خان (هرچند کوچک خان به نوعی خائن به همرزمان خود میشود ) توسط یک کرد تمام کردها را خائن میدانند
اتفاقا من با شما موافقم که فارسی سخن گفتن دلیل بر قومیت خاصی نیست بلکه زبان ملی ماست ، ولی تفاقا من هم در این رابطه احساس ناراحتی میکنم به این جهت که تصور عموم مردم برخلاف شماست و اینکه خیلی از مردم ایران تصرشان بر این است که مالکیت اول ایران در دست فارس زبانان است و اقوام دیگر مالک دوم هستند و دلیل این موضوع هم برداشت غلط از زبان همگانی و ملی فارسی در ایران هست ، زنده باد ایران و ایرانی در هر کجای دنیا
آزاد اندیش عزیز ،
تاریخ ایران بسیار کهنتر از ماد و پارس است ،مادها نیز از تبارهای گوناگونی تشکیل شده بودند که یکی از آنها کرد بود، در این سرزمین بجز آریاییان کاسیت ها کاسپی ها و صدها تبار دیگر نیز بوده اند و حکومت کرده اند اگر تاریخ باستان ملاک باشد پس خوزستانی ها هم ادعا خواهند کرد که آنها چون از نوادگان عیلامی هستند که پیش از آریاییان در این سرزمین فرمانروایی میکرده بودند، پس خوزستانی ها باید فرمانروای ایران امروزی باشند ، درستش اینست که ایران روزی "ایران" شد که همه هویتهای قبیله ایی را در هویت ملی بزرگ حل کردند ، زبان دری (که در اصل گویشواره شمال شرقی ایران بزرگ بوده است) مربوط به پارسها نمیشود ، و با زبان پارسی باستان فرفهایی دارد، اما در زمان سامانیان بدلیل آسان و خوشنوا بودنش ، در میان همه مردمان این سرزمین فرا گسترد، و حتی ناصر خسرو در سفرهایش میگوید "سرزمین پارسی گویان" نه "سرزمین پارسیان " . ملت ایران نژاد(Race) نیست ، بلکه آرمان همه مردمان این سرزمین است،
دوست عزیزم من در جاهای دیگر دیدگاههای شما را خوانده ام و از میهندوستی و آزادمنشی شما آگاهم و با شما در بسیاری از چیزها مواففم، در باره جریان کردستان هم حق باشماست، حتی من یادم هست که چند تن از فرماندهان ارتش (در آنروزگار تنها ارتش بود) که با جدایی خواهان میجنگیدند، خود کرد تبار بودند، و براستی در پشت همه جنبشهای جداییخواهی در ایران دستهای بیگانه در کار بوده اند و هستند،
اما درباره فاصله بین کردو فارس ویا ترک و فارس ...این را نمیپذیرم ، ببینید نه من و نه شما به اصطلاح عامه"فارس"هستیم ، اما با یکدیگر به فارسی سخن میگوییم ، چرا ؟ برای اینکه فارس بودن هویت قومی نیست بلکه بعضی ها در خانه و در بیرون از خانه فارسی حرف میزنند و بعضی ها تنها در گفتگو با دیگران در بیرون از خانه ، من بارها گفته ام زبان دلیلی بر نژاد نیست،بطوریکه در تهران بسیاری از مردم در گذشته فارس زبان نبوده اند ولی نسل دوم آنها (همانندخودم) به فارسی سخن میگویند، اما این دلیل بر فارس بودن من و شما نمیشود. میخواهم بگویم زبان را با قوم نمیشود یکی دانست. اما باید بکوشیم تا این زبان (ملی نه قومی) را گسترش بدهیم تا یکپارچگی مان استوارتر گردد حالا اگر ما کرد بودن و ترک بودن و بلوچ بودن و گیلکی بودن و ... را مطرح کنیم همه با هم در ستیز خواهند افتاد و یکی هویت دیگری را میخواهد انکار و خوار کند و دودش بچشم همه ما میرود.
جناب دبیر زاده بزرگترین موضوعی که باعث فاصله بین کرد و فارس شد این بود که فارس ها خودشون رو در یک دوره هایی مالک اصلی این سرزمین میدونستند در حالیکه قبلاز هخامنشیان هم این کرد ها بودند که در این سرزمین حکومت میکردند من فکر میکنم اگر شده بارها و بارها یادآور اتحاد اقوام پارس و ماد و پارت باشیم و تاکید کنیم ما هم در کنار هم ایران میشویم ، و یادآور این نوضوع بشیم که پارس ها جایی ضربه میخوردند قوم ماد و پارت رو مورد توجه قرار ندادند و همینطور مادها و پارت ها هم در زمان حکومت خود این ضربه ها رو خوردند
ببینید شما موضوع درستی رو مطرح میکنید اما یه مقدار تند میرید ، اولا تعداد کردهای تجزیه طلب بسیار کم بود دوما خیلی از کردها متهم به تجزیه طلبی شده بودند اون هم از طریق یک جنگ روانی که کسانیکه قصد تجزیه ی ایران رو داشتند به شدت به این موضوع دامن زدند سوما من فکر نمیکنم کرد تاکید بر کرد بودن هبچ مشکلی داشته باشه بلکه اینکه خودمون رو کرد یا لر مستقل از ایران بدونیم مشکل داره ، دوست گرامی من نمیخاستم این رو بگم ولی من خودم کرد هستم و به کرد بووودنم افتخار میکنم اما تجزیه طلب نیستم و و بخشی از زندگیمو صرف هویت ملی ایرانیم میکنم ، اتفاقا در ایران به شدت قوم کرد بایز مطرح شود تا این فاصله ای که بین کرد و فارس افتاده تا حدودی برطرف شود
دوست عزیز،
شما امیدوارم دیده باشیدکه در همه رسانه ها و نیز کتابناک تنشهای قومی بسیاری هست ،و مردم بجای بحث درباره چگونگی حل دشواریهای اجتماعی و انسانی در کشور و جهانی که همه در آن زندگی میکنیم 24 ساعته مشغول برتر نمودن هویت قومی خود و خوارنمودن هویت دیگرانند،در غرب میگویند این سیاست هویتگراییIdentities politics یکی از ابزارهای قدرتهای بزرگ برای آفرینش چنددستگی و درنتیجه ناتوان کردن ملتهاست و پدیده ایی بسیار نوین است ، من در همه جای جهان دیده ام که تبعیض همیشه از خود آدم آغاز میشود ، پس از انقلاب 57 کردها بیدرنگ و با خشونت خواستار جدایی شدند و دولت ایران با هزاران کشته و زخمی توانست آن فتنه را فروبنشاند ، در حالیکه شما در تهران باید دیده باشید که کرد و ترک و گیلکی بودن کسی مهم نیست و ما هر کس را بسته به شخصیت و منش او میسنجیم و همه بر پایه شایستگی و کارشان توانایی پیشرفت را دارند اما اگر کسی پیوسته کرد بودن و یا ترک بودن را مطرح کند اینجاست که رنجیدگی و تبعیض پدید می آید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کردها چه می گویند
رمان "خانه مسجد" ایشون بینظیره و بعدش کتاب "دفترچه یادداشت پدر"
بله من هم از جوکها و کنایه های قومی و پیشداوریهای قومی دل آزرده میشوم ، حتی خودم که گاهی عربها را نکوهش میکنم بعدا در دل خود پشیمان میشوم،
ما همه باید فرهنگ شخصی مان را بهبود دهیم ، بویژه نسل جدید در همه جای جهان که با وجود اینترنت و رسانه ها و ماهواره هر روز سطحی اندیشتر میگردد، درنهاد همه ما ، نیکی و بدی را یکجا گذاشته اند، انسان بخودی خود انسان زاده نمیشود و انسان شدن کار دشواری است ،
تاریخ ایران بسیار کهنتر از ماد و پارس است ،مادها نیز از تبارهای گوناگونی تشکیل شده بودند که یکی از آنها کرد بود، در این سرزمین بجز آریاییان کاسیت ها کاسپی ها و صدها تبار دیگر نیز بوده اند و حکومت کرده اند اگر تاریخ باستان ملاک باشد پس خوزستانی ها هم ادعا خواهند کرد که آنها چون از نوادگان عیلامی هستند که پیش از آریاییان در این سرزمین فرمانروایی میکرده بودند، پس خوزستانی ها باید فرمانروای ایران امروزی باشند ، درستش اینست که ایران روزی "ایران" شد که همه هویتهای قبیله ایی را در هویت ملی بزرگ حل کردند ، زبان دری (که در اصل گویشواره شمال شرقی ایران بزرگ بوده است) مربوط به پارسها نمیشود ، و با زبان پارسی باستان فرفهایی دارد، اما در زمان سامانیان بدلیل آسان و خوشنوا بودنش ، در میان همه مردمان این سرزمین فرا گسترد، و حتی ناصر خسرو در سفرهایش میگوید "سرزمین پارسی گویان" نه "سرزمین پارسیان " . ملت ایران نژاد(Race) نیست ، بلکه آرمان همه مردمان این سرزمین است،
اما درباره فاصله بین کردو فارس ویا ترک و فارس ...این را نمیپذیرم ، ببینید نه من و نه شما به اصطلاح عامه"فارس"هستیم ، اما با یکدیگر به فارسی سخن میگوییم ، چرا ؟ برای اینکه فارس بودن هویت قومی نیست بلکه بعضی ها در خانه و در بیرون از خانه فارسی حرف میزنند و بعضی ها تنها در گفتگو با دیگران در بیرون از خانه ، من بارها گفته ام زبان دلیلی بر نژاد نیست،بطوریکه در تهران بسیاری از مردم در گذشته فارس زبان نبوده اند ولی نسل دوم آنها (همانندخودم) به فارسی سخن میگویند، اما این دلیل بر فارس بودن من و شما نمیشود. میخواهم بگویم زبان را با قوم نمیشود یکی دانست. اما باید بکوشیم تا این زبان (ملی نه قومی) را گسترش بدهیم تا یکپارچگی مان استوارتر گردد حالا اگر ما کرد بودن و ترک بودن و بلوچ بودن و گیلکی بودن و ... را مطرح کنیم همه با هم در ستیز خواهند افتاد و یکی هویت دیگری را میخواهد انکار و خوار کند و دودش بچشم همه ما میرود.
شما امیدوارم دیده باشیدکه در همه رسانه ها و نیز کتابناک تنشهای قومی بسیاری هست ،و مردم بجای بحث درباره چگونگی حل دشواریهای اجتماعی و انسانی در کشور و جهانی که همه در آن زندگی میکنیم 24 ساعته مشغول برتر نمودن هویت قومی خود و خوارنمودن هویت دیگرانند،در غرب میگویند این سیاست هویتگراییIdentities politics یکی از ابزارهای قدرتهای بزرگ برای آفرینش چنددستگی و درنتیجه ناتوان کردن ملتهاست و پدیده ایی بسیار نوین است ، من در همه جای جهان دیده ام که تبعیض همیشه از خود آدم آغاز میشود ، پس از انقلاب 57 کردها بیدرنگ و با خشونت خواستار جدایی شدند و دولت ایران با هزاران کشته و زخمی توانست آن فتنه را فروبنشاند ، در حالیکه شما در تهران باید دیده باشید که کرد و ترک و گیلکی بودن کسی مهم نیست و ما هر کس را بسته به شخصیت و منش او میسنجیم و همه بر پایه شایستگی و کارشان توانایی پیشرفت را دارند اما اگر کسی پیوسته کرد بودن و یا ترک بودن را مطرح کند اینجاست که رنجیدگی و تبعیض پدید می آید.